

This article is about "We disappear" video performance
Women mourn
Farzin Hedayat zadeh/ Women mourn/SHARGH daily newspaper /1683 - 2/27/2013/ page 7(ART)
سوگواري زنانه
درباره «محو ميشـ....»
نويسنده: فرزين هدايت زاده
ويدئو پرفورمنس «محو ميشـ....» بي ترديد ادامه بالنده دوره هاي قبلي آثار «غزال پرتو» است که به حرکت، رنگ، موسيقي و آواز به روايت تازه تري نو شده است. دومين اثر جدي او- بعد از آثار اوليه اش- اثر «حوا-آدم» (برگزيده بي ينال ششم مجسمه سازي تهران) به تصوير کشيدن هنرمندانه تمايلات ذاتي زنانه و مردانه بود...، دنياي حوا به شکل باغي دل انگيز و رازآلود و نغمه هاي موسيقي... و سايه نردبان هايي بالارونده به سوي هيچ بر لباس آدم، از جاه طلبي هاي دنياي مردانه حکايت مي کرد و حامل نقدي ظريف بر جنسيت و تفاوت دو دنياي زن و مرد بود.
محو ميشـ....، اثر جديد پرتو کماکان از طريق شيوه شخصي او، از تشکيل سايه ها روي پرده نور ساخته مي شود و به واسطه فرم رقصان و ساخت وهم و خيال از طريق سايه ها به قطعه اي شاعرانه مي ماند که بخواهد همه آنچه که هستي مي داند را به انتزاعي ترين شکلش به خيالي رقيق و کوتاه بدل کند و زمان را در نمايش خود به لحظه اي گذرا و بي ثبات دگرگون کند و همه شادي ها و آلام و اميدهاي بشري را به پيچ وتاب سازگار و يا ناساز زني که همواره با تغييرات کيفي فضا مي رقصد، بکاهد... اثر، نمايشي به غايت مصلحانه و دردمندانه ... بود. محو ميشـ.... را در ارتباطي عميق با اثر «آدم و حوا» يافتم. ترکيبي از سايه هاي زن رقصنده اي تابيده بر پرده نمايش که هماهنگ با پخش همزمان ويديويي که بر پرده مي تابيد و فضا و متن نمايش را مي ساخت، مي رقصيد، در نگاه من سوگواره اي عميقا زنانه بود که اين بار بر خلاف آن بهشت دل انگيز اثر آدم و حوا، بر پيراهن حوا شيون مي کرد.. با اينکه ويديويي رنگارنگ با تصاويري ناب گاه به گاه به کمک تلطيف فضا مي آمد، اما ديري نمي پاييد و با حمله لکه اي کبود پايان مي گرفت... پرتو اين بار با حذف عنصر مردانه (آدم) در کليت نمايشي اش روايتي کاملازنانه به دست مي دهد.
حوا به رغم تلخکامي هايي که دنياي بي رحم آدم برايش رقم مي زد همچنان مي رقصيد و گاهي همه نيروهاي بارور زنانه اش را به کار مي گرفت و با رقصي شادمانه سعي در پس راندن تاريکي و ساختن لحظاتي رنگين داشت... اما خيلي زود هياهويي گزنده حوا را در خود مچاله مي ساخت... . نمايش غزال پرتو که پايان مي گيرد... ديوار پشت سرم را مي بينم که رويش نوشته است: ... مي آييم ... مي رقصيم، محو ميشـ.... با خود ادامه مي دهم: نمي ميرند... محو مي شوند... تا از نو به دنيا بيايند... کاش اين بار که به دنيا آمد مسلح به نيرويي شود که حين پايکوبي نردبان هاي جاه طلبي دنياي بي رحم آدم را بلرزاند... برقصاند...


This article is about "We Disappear" video performance
Shadow that breathes
Anahita Eghbalnezhad /Shadow that breathes/SHARGH daily newspaper /1656-1/24/2013/page 7 (ART)
لینک خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=2258
نگاهي به پرفورمنس «محو میشود»
سایهای که نفس میکشد
آناهیتا اقبالنژاد
سالها پیش در یکی از آموزشگاههایی که تدریس میکردم ورکشاپی را برگزار کردیم با برگزیدگان هر ترم به نام «بازیگری و پرفورمنس آرت» چون به اعتقاد من یکی از سختترین و پیشرفتهترین نوع بازیگری حضور در پرفورمنس آرت است که آشنایی هنرجویان در این زمینه و انجام تمرینات و تحقیقات زمانبر و بسیار سخت آن برایم مهم بود. چنانکه میدانید پرفورمنس آرت هنری است ترکیبی متعلق به سال 1970 که از به هم پیوستن هنرهای مختلفی چون رقص، تئاتر، موسیقی، فیلم، ویدیو و عناصر متفاوت دیداری و شنیداری به وجود آمده است. معمولا پرفورمنس خط داستانی مشخصی ندارد و بیشتر تلاش میکند یک طرح یا یک شیوه اجرایی خاص را به نمایش درآورد. به یاد دارم که از همان زمان «غزال پرتو» ایدههایی برای اجرای یک پرفورمنس داشت و طی سالها این امر بالاخره عملی شد و ماحصل آن را در اجرای «محو میشود» دیدیم. «محو میشود» به معنای واقعی ترکیبی از چندین هنر مختلف بود. بدن بازیگر، موسیقی، افکت، نور، تصاویر بدیع و خاص، زندگی و... گرچه قرار نیست داستانی برایمان تعریف شود ولی ناخودآگاه غرق میشویم در فضای نوستالژیک گذشته، کودکی، بازیهایمان، پایکوبیهایمان، ترسها و شادیها، عشقها و حرمانها، غم و جدایی... انگار آلبوم عکسی است سیاه و سفید که گاه در ذهن رنگ میپذیرد و جان میگیرد. سایهها و تصاویر بر جادوی فضا میافزایند و ذهن تو را درگیرتر میکنند و گویی تو پشت آن دیوار پارچهای را میبینی، نفسکشیدن آن سایه را میشنوی و نبضش در گوشات میزند. «غزال پرتو» در اجرایش آموختههای متفاوت زیادی را با هم ترکیب کرده و با به اشتراکگذاشتن آنها با «مینا کریمیجبلی» و قدرت خلاقهاش چیزی پدید آمده که میتوان گفت پرفورمنس منحصر به این دو نفر است، با قوانین خاص خودش، ریتم خودش، حرف خودش و حال و هوای خودش. «پرتو» مجسمهساز برجستهای است. ترکیب را خوب میشناسد و شکست آن را هم خوب بلد است. تکرار و تمرکز را میشناسد. سکون، سحر شدن و خارجشدن از آن را هم به یاد دارد. اینها همه از قویترین تمرینات اجرایی پرفورمنس بودند و هر کدام را دیدم. اینکه چطور و چگونه اجرا شد؟ بسیار منتظر کار بعدی این افراد هستم. همین.

This article is about "We disappear" video performance
Nima Dehghani /January 11/2013
یادداشت نیما دهقانی بر ویدئو پرفورمنس "محو میــ .. ."
در زندگی همه ما "زن"هایی هستند که فکر کردن به جزئیات زندگی شان برایمان سخت است.
مخصوصا برای آدم هایی مثل من که مدام در حال جاگذاری اند. یعنی بی وقفه خودشان را جای آدم های دیگر می گذارند.
اما در مورد "زن " ها همه چیز سخت تر می شود. مخصوصا وقتی از درِ "احساس" وارد شوی. مخصوصا وقتی "مرد" باشی.
این اجرا برای من از آن دسته جایگذاری هاییست، که گرچه با فرم، با جنس،با زنانگی آن ارتباطی ندارم؛اما لحظه هایی دارد که آدم را سِحر می کند و طوری می گذارد جای یک "زن" که هم آهنگ با زنِ اجرا، به دنیا می آیم، کودکی می کنم، می رقصم،درد می کشم،محو می شوم.